ترس و لذت
یکی از مشکلاتی که با خودم دارم اینه که لذت بردن رو بلد نیستم!
اکثر کارایی که میکنم با هول و هراس و استرس انجام میشه.
مثلا دارم آشپزی میکنم به جای اینکه از اون لذت ببرم همش استرس اینو دارم نکنه خراب بشه و موادغذایی اولیه رو حروم کنم و اسراف شه؟نکنه مامانم تاییدش نکنه؟
بجای اینکه اون آشپزی خوشحالم کنه یه استرس به استرس هام اضافه میکنه!:(
++خب حروم شه که اصلا حرومم نمیشه و به هرحال میخوریش!یه تجربه جدیده دگ!
یا مثلا دارم چیز جدید درست میکنم(همینطوری امتحانی و واسه خودم) همش استرس اینو دارم که اگه کار خوب از آب درنیاد چی؟
++خب درنیاد! به جهنم! به کسی نمیخوای تحویلش بدی که!
یا مثلا میشینم فیلم ببینم استرس فیلم هایی رو دارم که ندیدم و چقدر تو فیلم دیدن عقبم و هزارتا فکر دیگه که مثلا الان بجای فیلم دیدن میتونستم فلان کار مفید رو انجام بدم.
بعد وقتی دارم یکی از اون کارای مفید رو انجام میدم و دوستام درمورد فیلما حرف میزنن حسرت میخورم که چرا من به جای فیلم دیدن کار کردم یا چرا انقدر وقت کم دارم که به جفتشون نمیرسم...
خوددرگیری محض!:(
لطفا لطفا از هرکاری که میکنی لذت ببر!
موافقم
ولی لذت محض رو گذاشتم از یه جایی و از یه اتفاقی به بعد ببرم 😂😂
مادام که وضع اینه
در ژانر ترس و بقا زندگی خواهم کرد :))