پناهگاه تنهایی...

هى بخواهیم و رسیدن نتوانیم که چه ؟!

پناهگاه تنهایی...

هى بخواهیم و رسیدن نتوانیم که چه ؟!

دهه ای که تموم میشه

چهارشنبه, ۵ شهریور ۱۳۹۹، ۰۳:۱۸ ق.ظ

میترسم

میترسم این دهه هم مثل مناسبتای دیگه ای که تو این ایام کرونا گذشت و اونطور که باید برگزار نشد و اونطور که باید استفاده نکردم،بگذره!

ولی نمیخوام راحت از این ایام گذر کنم

حس میکنم روی قلبم رو غبار پوشونده

قبل از کرونا رفتیم مشهد،نتونستم مثل قبل وصل بشم،دلم پر نمیکشید!حس خوب داشتم ولی سطحی بود.با تمام وجودم خوشحال نبودم

و فکر میکنم دلیلش اون لکه های تاریکی بود که رو قلبم حس میکردم وگرنه چرا آدم روبروی گند طلایی امام رضا پشت به سقاخونه بشینه و همه ی همه ی سلولاش خوشحال نباشن؟اون سلولایی که هیچ حسی نداشتن مرتکب چه گناهی شدن؟

نیمه شعبان گذشت...

ماه رمضون گذشت...

شبای احیا گذشت...

 

و من در تمام این مناسک مذهبی حس میکردم که با قبلم فرق دارم.اون منِ قدیم نیستم.اون طور بی غل و غش!

 

حالا محرم حس میکنم اوضاع روحیم یکم (یک نانو!!!) بهتر شده.

ولی بازم داره از دستم میره.این شبا،این دهه فرصته!بخدا که فرصته

کاش بتونم سیمم رو وصل کنم.

موافقین ۲ مخالفین ۰ ۹۹/۰۶/۰۵
♡Telma♡

نظرات  (۱)

میدونی خواهر ، 

تو تنها نیستی ...

اینکه اون حس غالب رو نداری طبیعیه ! و فکر نکن که اون ها حواسشون نیست به تو... همون مشهد رفتنه حتی اگر که وصل نشده باشی کفایت میکنه..نگرانش نباش.. 

نبودن اون حال و هوا مربوط به شرایطه ما فقط باید سعی کنیم راه درست رو بریم.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی