پناهگاه تنهایی...

هى بخواهیم و رسیدن نتوانیم که چه ؟!

پناهگاه تنهایی...

هى بخواهیم و رسیدن نتوانیم که چه ؟!

دیوونگی

سه شنبه, ۱۸ خرداد ۱۴۰۰، ۱۰:۵۹ ب.ظ

دلم برات تنگ شده جونم

میخوام ببینمت نمیتونم

بین ما دیوارای سنگی

فاصله یک عمره میدونم

 

 

 

 

 

 

 

ایندفعه که بعد از مدت ها اومدم به شهردانشجوییم برای کارای باقی مونده همش دنبالش میگشتم،دنبال یه نشونی از اون.

همش میخواستم گوشی رو دربیارم بگم میدون فلانم.بیا دنبالم

انگاری یه کار باقی مونده هنوز دارم.یه کاری ک هیچ وقت تموم نمیشه

 

.

یعنی الان داره چی میکنه؟با کسی وارد رابطه شده؟

سرکار میره؟روز و شبش چجوریه؟

عاشقش نیستم فقط یکم فضولم ونسبت به اون حساس

شایدم باز بیکار شدم یا این مسافرت چند روزه دوباره هواییم کرده

آخ نگم که چند بار پروفایلش رو دیدم 

رفتم pv ش ولی پیام ندادم

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۰/۰۳/۱۸
♡Telma♡

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی